نکاتی پیرامون زکام و سرماخوردگی
نکاتی پیرامون زکام و سرماخوردگی

نکاتی پیرامون زکام و سرماخوردگی

مرحوم دکتر عبدالله احمدیه


 

سرماخوردگی:

میکروب هاى مولد زکام و گاه گریپ سبب تحریک مجارى بینى و ایجاد ترشح مخاط آن مى گردند. گاهى برخى از این میکروبها در بخش خلفى بینى داخل حفره هاى استخوان پرویزنى (آبکشى) گردیده با قرار گرفتن در آنجا سمى ترشح مى کنند که بیشتر آن از راه مجارى پرویزنى داخل بینى شده و با ترشحات آن خارج مى گردند. ضمنا مقدارى از آن نیز جذب بدن شده سبب سردرد، سرگیجه و ناراحتى هاى عمومى دیگر مى شوند.

پس از پایان یافتن دوره بیمارى برخى اوقات بجهاتى راه بعضى از مجارى استخوان پرویزنى که به درون بینى باز مى گردند مسدود شده و میکروب در آنجا زندانى مى شود. در این صورت سموم مترشحه میکروب ها راهى براى خروج نداشته و لذا جذب بدن مى گردند و عوارض گوناگونى همچون سرگیجه، بدخلقى، بدبینى، اندوه بى سبب، کندذهنى، عوارض دماغى مانند صرع و غیره یا عوارض دیگرى چون تپش قلب، تنگى سینه و یا اختلال گوارش را موجب مى شوند.

این میکروب ها معمولا به حال زیست پنهانى در آنجا به سر مى برند. گاه در اثر واکنش محیط نظیر نور آفتاب و سرما و نیز خستگى و یا عصبانیت بیدار شده کم وبیش بکار مى افتند و مایعى سمى ترشح مى کنند که داخل در خون شده سبب تحریک یک یا چند یا همه اعضاى بدن مى گردند.

درمان زکام

– در قدیم در آغاز بروز بیمارى زکام آب گرم به فرق سر بیمار مى ریختند و حوله اى داغ را بسر او مى گذاشتند. غالبا به همین روش رفع بیمارى را مى نمودند.

در صورت ادامه بیمارى، سیاهدانه را کوبیده کمى آب به آن مى پاشیدند و سپس آن را در کیسه اى مى ریختند و روى بینى و پیشانى بیمار مى نهادند تا از بخار آن استنشاق کند.

– رویه دیگر این بود که مقدارى کاه را در کاسه آب ریخته و یک قاشق آش خورى کوچک سرکه بر آن مى افزودند. آنگاه چند تکه آجر و یا مقدارى سنگ خرده را در آتش سرخ مى کردند و یک یک را بدان کاسه مى انداختند. بیمار از بخار متصاعده استنشاق مى نمود. گاهى نیز بجاى سرکه شراب در ظرف مى ریختند و چادرى بسر مى کشیدند تا بخار تماما به بینى رسد. برخى اوقات بخور از تخم گشنیز مى دادند.

– گاهى بخور ماست داده مى شد. این بخور مجارى بینى را باز مى کرد و ورم را مى خوابانید. حتى در سینوزیت هم بعضى مواقع راه مجارى را مى گشود.

– همین که بهبودى نسبى فرا مى رسید داخل خزانه آب گرم مى شدند و لنگ را به سر مى کشیدند و با ظرفى پیوسته آب گرم خزانه را به سر مى ریختند تا بخار آن مجارى داخل بینى را باز و تسهیل در خروج اخلاط نماید.

– در کتابها و یادداشت هاى اطباى قدیم دیده بودم که در برخى از اقسام جنون، زهره کرکس و مغز سر آن را بقدر یک قیراط به بینى بیمار مى ریختند رفع بیمارى مى گردید. از این رو متوجه شدم باید در بینى بعضى از مبتلایان به عوارض عصبى چون حمله و صرع و نظایر آن عیب و علتى پنهان باشد که با ریختن زهره کرکس و … رفع ناراحتى آنان مى شده است. (چینى ها مخاط بینى را تحریک مى کردند و بسیارى از بیمارى ها و حتى بعضى از اقسام فلج را بدین روش درمان مى نمودند. در Cornet چندین مرکز انعکاس یافتند که در روى رحم و اعضاى دیگر اثر مى گذارد.) با توجه به مراتب بالا من نیز به آزمایش پرداختم.

پس از سالهاى دراز بررسى و کاوش بخواص سیاهدانه پى بردم. سیاهدانه را کوبیده در روغن کنجد آمیختم و مدتى آن را در آفتاب گذاشته روزى چند بار آن را هم زدم. پس از چندى روغن روى آن را به پنبه اى آغشته کرده داخل بینى بیمارى کردم. با گذشت چند دقیقه اثر بهبودى در او دیدم. این عمل را چند روزى تکرار نمودم. سرانجام بینى به ترشح افتاد و بیمارى مرتفع گردید. (در مورد سیاهدانه قدما نوشته اند هرگاه هفت عدد سیاهدانه را در شیر زنان یک ساعت بخیسانند و بعد آن را بسایند و در بینى بیمار یرقانى و چشمان او قطور نمایند بسیار نافع بوده و زردى را زایل سازد.)

– نگارنده در ابتداى بروز سرماخوردگى و گریپ هم سفارش مى کنم سیر خام بجوند و مقدارى از آن را خورده و قدرى را نیز فشرده و آبش را در بینى بریزند. در این حال تحریک مختصرى در بینى شده و ترشح در آن روى مى دهد. این امر جلوگیرى از زکام نموده و حتى مانع بروز عوارض آن مى گردد.

– پیشینیان اندکى آب پیاز به بینى مى ریختند و نوشته اند که تکرار آن حتى مانع سردرد و نیز مانع سفید شدن مو مى گردد.

منابع

  • راز درمان (رساله اى در پزشکى سنتى و گیاه درمانى)، ج ۱

 

منبع:  انجمن تحقیقات طب سنتی ایران


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

3 × 4 =