پزشکان مترجم ، مؤلف و مصنف در تاریخ طب اسلام و ایران

بخش اول


 

پزشکان مترجم ، مؤلف و مصنف در تاریخ طب اسلام و ایران

در این قسمت شرح حال و آثار و خدمات طبی عده ای از پزشکان دوران طب اسلامی تا اواخر قرن ششم هجری در کشورهای شرقی اسلامی خواهد آمد:

۱- ثاودون: وی از پزشکان سده اول هجری و طبیب مخصوص حجاج بن یوسف ثقفی بود و با بیاذق طبیب معاصر و هر دو به خدمت حجاج مشغول بودند. وی زمان منصور خلیفه را درک کرده بود. تاریخ تولد و وفات وی معلوم نیست. تألیفی به نام “کناش کبیر” که برای فرزندش نگاشته از او است که در تاریخ طب اسلامی معروف می باشد.

۲- ابن ماهان: یعقوب سیرافی معروف به ابن ماهان از اطباء سریانی است که در ابتدای دولت عباسیان می زیسته. وی از مردم سیراف فارس بود. وی را تألیفی است به نام “السفر والحضر”. تاریخ تولد و وفات وی معلوم نیست.

۳- خصیب بصری: وی مسیحی و از پزشکان سده دوم هجری است که در بصره به طبابت مشغول بود.

۴- سهل کوسج (کوسه): نام وی سهل و کنیه اش ابوسابور (شاپور) فرزند سهل و از مردم اهواز است. وی معاصر با یوحنابن ماسویه، جورجیس فرزند بختیشوع، عیسی بن حکم، عیسی بن ابی خالد، زکریای طیفوری و یعقوب معاصر بود.

۵- بولس: فرزند حسنون از اطباء سده سوم هجری قمری و معاصر معتصم خلیفه عباسی بود. وی با سلمویه بن بنان طبیب مخصوص معتصم معاصر بود. او را تألیفی به نام “ادویه مفرده” است.

۶- سابور فرزند سهل: این طبیب ایرانی دائماً در بیمارستان گندی شاپور به درمان بیماران اشتغال داشت. مردی دانشمند و عالم به خواص داروها و ترکیب آنها بود. از او “الاقراباذین الکبیر” در باب داروشناسی و ترکیب ادویه در ۱۷ باب، “قوی الاطعمه و مضارها و منافعها”، “الردعلی حنین فی کتابه فی الفرق بین الغذا و الدواء المسهل”، ” القول فی النوم و الیقظه” گفتاری در خواب و بیداری و “ابدال الادویه” در تبدیل و جانشین نمودن داروها به یادگار مانده است.

۷- اسرائیل بن سهل: وی فرزند سهل سابق الذکر است که از اطباء سده سوم هجری می باشد. اثر وی کتاب مشهوری در “تریاق” است.

۸- دیلم: وی از اطباء مقیم بغداد بود که در زمان خود تقدم بر سایر اطباء داشت. از وی تألیفی دیده نشد.

۹- داودبن دیلم: وی طبیب مخصوص معتضد خلیفه عباسی بود. وفاتش طبق گفته ابن ابی اصیبعه روز شنبه ۵ محرم الحرام سنه ۳۲۹ هجری در بغداد است. از وی تألیفی دیده نشد.

۱۰-الحلاجی: یحیی بن ابی حکیم از اطباء سده سوم هجری و طبیب معتضد خلیفه عباسی بود. تاریخ تولد و وفات وی به دست نیامد.

۱۱- تمیمی: ابوعبدالله محمدبن احمدبن سعید از اطباء بسیار مشهور سده چهارم هجری و در تمدن اسلامی بسیار معروف است. از معاصران وی علی بن عباس مجوسی اهوازی است. وی در گیاه شناسی، داروهای مفرد و مرکب در دوران خود و حید عصر بود.

وی کتاب “ماده البقاء باصلاح فسادالهواء و التحرز من ضررالاوباء” را به نام ابوالفرج وزیر در مصر تألیف نمود.

علت شهرت وی به جهت اصلاح تریاق فاروق و تریاق های دیگر است که بعضی ادویه بدان اضافه نموده که در تاریخ طب اسلامی بسیار مشهور است.

آثار و مؤلفات وی :”مقاله فی ماهیه الرمد و انواعه و اسبابه و علاجه” در ماهیت چشم درد چرکین، انواع آن، علت و درمان آن است، “رساله در “صفت تریاق” و در مورد داروها و ترکیبات آنها نیز کتابی نوشته است.

۱۲- ابومنصور قمری: نامش حسن و پدرش نوح است. وی از اطباء مشهور سده چهارم هجری و در روزگار سلطنت سامانیان در بخارا و به خدمت امیر منصور سامانی می زیسته.مؤلفات وی: “غنی و منی”، “علل العلل” که مجموعه ای از داروهای مفرد می باشد، “معالجات منصوری”، “مقاله ای در بحران”، “فی علاج امراض مصدر”، “فی الحمیات” و “فی مرض الاستسقا” را می توان نام برد.

۱۳-ابن اثردی: ابن اثردی یا به گفته ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء، ابوالغنائم هبه الله بن علی بن الحسین بن اثردی از مردم بغداد و از اطباء ممتاز این شهر بود. تألیفات وی: “تعلیقه های طبی و فلسفی”، “مقاله ای در باب آنکه لذت خواب در نفس خواب است و هرگاه که انسان بخوابد آن لذت حاصل می شود” که آن را برای ابونصرتکریتی نوشته است.

۱۴-ابوبکر محمدبن خلیل رقی: از اطباء فاضلی بود که هم خوب درس خوانده بود و هم خوب تدریس و درمان می کرد. وی از اطباء مائه چهارم هجری بود. وی اولین طبیبی است که در سال ۳۰۳ هجری کتاب “مسائل حنین بن اسحق” را در طب تفسیر و تشریح کرده است. تاریخ وفات وی به سال ۳۰۳ هجری قمری اتفاق افتاده است.

۱۵- ابوالحسن بن محمد طبیب طبری: وی اهل طبرستان و طبیب رکن الدوله دیلمی بود. وی از اطباء مائه چهارم هجری است. وفاتش به سال ۳۵۹ هجری نوشته است. از وی کناش معرفی به نام “المعالجات البقراطیه” که کتاب بسیار نافع و مفیدی است به یادگار مانده است.

۱۶- ابوعلی مسکویه: ابوعلی احمدبن محمدبن یعقوب ملقب به مسکویه مردی فاضل و در علوم حکمت ممتاز و در علم طب بصیر بود و از اصول و فروع آن اطلاع کامل داشت. آثار و مؤلفات وی عبارتند از: “کتاب الاشربه” و “کتاب الطبیخ”.

۱۷- اسحق بن شلیطا: وی از اطباء بغداد است. وفات او در زمان خلافت مطیع عباسی (۳۳۳-۳۶۴ هجری) اتفاق افتاد. از وی تألیف طبی دیده نشد.

۱۸- یوسف طبیب: نام این طبیب یوسف و پدرش یعقوب و از شاگردان رازی می باشد. از نام وی و پدرش چنین مستفاد می شود که کلیمی بوده اند. آثار وی “فی الادویه العین و علاج ها و مداوات ها و ترکیب الادویه لمایحتاج الیه من ذلک” را می توان نام بود.

۱۹-ابن قارن رازی: این طبیب از شاگران رازی است و مدتی در مصاحبت وی بوده است. وی از اطباء سده چهارم هجری است و قاعدتاً در زمان وفات رازی (۳۱۳-۳۲۰) حیات داشته است. تألیف طبی از وی دیده نشد.

۲۰-یحیی بن عدی: ابوزکریا یحیی فرزند عدی فرزند حمید فرزند زکریای تکریتی از پزشکان و حکماء قرن چهارم هجری است که به عقیده برخی از حکما، وی طب و منطق را نزد رازی آموخته است.

۲۱-ابوالقاسم مقانعی: نام وی طاهر فرزند محمد فرزند ابراهیم می باشد. وی از شاگران رازی بوده و قاعدتاً از پزشکان سده چهارم هجری است. از وی تألیفی بدست نیامد.

۲۲- ابوغانم رازی: برحسب نظر برخی مورخان، وی طب و فلسفه را از رازی آموخته است. وی از پزشکان سده چهارم هجری بوده است.

۲۳- ابوالحسین عمربن الدحلی: از پزشکان سده چهارم هجری و از معاصران خلفای عباسی بود. وفاتش پس از سال ۳۶۴ هجری یعنی پس از مرگ مطیع خلیفه عباسی اتفاق افتاد. در بعضی از تواریخ نام وی ابوالحسین بن عمروالدجیلی آمده است.

۲۴-ابوالخیر الجرائحی: وی از مشاهیر جراحان سده چهارم هجری است و در جراحی مهارتی بسزا و در بیمارستان عضدی به جراحی اشتغال داشته و ریاست جراحان این بیمارستان را نیر برعهده داشته و به نام اش شیخ ابوالخیر جراح معروف بوده است.

وی در ساختن روغن ها و مرهمها دستی بسزا داشت و شخصاً چند مرهم و روغن برای درمان زخم ها تهیه کرده که در کتب تواریخ طب مشهور است. تاریخ وفات وی معلوم نیست ولی آنچه مسلم است در اواخر سده چهارم هجری اتفاق افتاده است.

۲۵-ابراهیم بن بکوس (بکس) عشاری: این طبیب معروف به ابن بکوس و مکنی به ابواسحق و از اطباء قرن چهارم هجری است. طبیبی ماهر و مترجمی زبر دست بوده و زبان های سریانی و عربی را خوب می دانسته و در دولت عباسیان کتب زیادی از یونانی به عربی نقل کرده و در بیمارستان عضدی طبابت و تدریس می کرده است. وی یکی از ۲۴ طبیبی است که پادشاه دیلمی عضدالدوله در سال ۳۸۶ هجری در بیمارستان عضدی گمارده است.

مؤلفات و آثار طبی وی عبارتند از: “کناش کبیر در طب”، “کناش صغیر در طب”، “قرابادین”، “مقاله ای در باب آبله”، “مقاله ای در غرب و جرب چشم”، “مقاله ای در باب استسقا”، “رساله ای در تشریح و درمان چشم”، “رساله ای در بیماری پوست”، “رساله ای در فادزهر”، “رساله ای در درمان سموم”، “کتابی در رویا”، ” کتابی در حس و محسوس”، “رساله ای در آب های معدنی”، “رساله ای در اینکه آب خالص در طب بیشتر از ماءالشعیر مرطوب است”.

۲۶-احمدبن ابی الاشعث فارسی: ابوجعفراحمدبن محمدبن ابی الاشعث از پزشکان سده چهارم هجری است. وی در فارس به دنیا آمد. تاریخ وفاتش در دهه ۳۶۰ هجری در موصل اتفاق افتاده است.

وی به خوبی کتاب های جالینوس و نکات و اسرار آنها را می دانست و بسیاری از کتب جالینوس را شرح و کتاب های شانزده گانه او را از هم تفکیک کرده و آنها را به فصول و ابوابی تقسیم و قبل از او کسی این کار را نکرده است.

مؤلفات و آثار وی عبارتند از: “کتاب ادویه مفرده”، “کتاب الجدری و الحصبه و الحمیقاء” در باب آبله و سرخک و آبله مرغان ذکر شده، “فی السرسام و البرسام و مداواتهما”، “کتاب فی القولنج”، “فی البرص و البهق”، “کتاب فی ظهور الدم” در دو مقاله ذکر شده، ” فی المالیخولیا”، “فی النوم و الیقظه”، “کتاب الغاذی و المغتذی” و “شرح کتاب حمیات جالینوس”.

۲۷- ابوالحسین بن تفاح: وی از مشاهیر، جراحان بغداد بود و در زمان عضدالدوله دیلمی با برادرش ابوالخیر به اعمال جراحی در بیمارستان عضدی اشتغال داشت. تاریخ تولد و وفاتش معلوم نیست. و از وی تألیفی دیده نشد.

۲۸- ابوالعلاء فارسی: وی از اطباء سده چهارم هجری و در دوران سلاطین آل بویه می زیسته و با علی بن عباس مجوسی اهوازی و ابوماهر موسی بن یوسف شیرازی و ابن مندویه اصفهانی و در زمان سلطان الدوله در شیراز مشغول به طبابت بوده.

تاریخ وفات وی سال۳۸۰ هجری ذکر شده است و از وی تألیف طبی در دست نیست اما در باب معالجاتی که کرده در برخی از کتب تاریخی حکایاتی آمده است.

۲۹- ابوماهر موسی بن یوسف بن سیار: موسی بن سیار شیرازی از اطباء نامدار سرزمین فارس می باشد و در سده های سوم و چهارم هجری می زیسته. احمدبن محمدالطبری، ابن مندویه اصفهانی و اهوازی (علی  بن عباس مجوسی) از شاگردان وی می باشند.

آثار و مؤلفات وی: “رساله ای در آلات جراحی”، “مقاله ای در فصد”، کتاب “چهل باب در جزء نظری و عملی”، “تعلیقات بر کتاب اغلوتن جالینوس”، “فی السته الضروریه”

۳۰-ابویعقوب اهوازی: وی از مردم اهواز و از بیست و چهار طبیبی بود که عضدالدوله دیلمی برای بیمارستان عضدی بغداد انتخاب کرده بود. وی را تألیفی است به نام “سکنجبین بزوری گرم تر از تریاق است”

۳۱-ابن مندویه اصفهانی: ابوعلی احمدبن عبدالرحمن بن مندویه از اطباء و حکمای بسیار معتبر قرن چهارم هجری است که در ایران از نظر طب و حکمت شهرت کم نظیری داشته است. وی هم فیلسوف است و هم طبیب.

آثار و مؤلفات طبی وی به گفته ابن ابی اصیبعه در کتاب عیون الانباء بالغ بر ۴۷ عدد می باشد:

۱- رساله ای به احمدبن سعد در باب نگهداری و حفظ الصحه بدن است

۲- رساله در موضوع تدبیر بدن به عبادبن عباس

۳- ایضا رساله ای در همین باب به ابوالفضل العارض

۴- رساله ای به ابوالقاسم احمدبن علی بن بحر در باب تدبیر مسافرت

۵- رساله ای به حمره بن الحسن در ترکیب طبقات چشم

۶- رساله ای به عبادبن عباس در موضوع کیفیت هضم غذا

۷- رساله ای به ابوالحسین الوارد در علاج انتشار نور چشم

۸- رساله ای به مستفسر در باب تدبیر حفظ الصحه بدن و معالجه دردها

۹- رساله ای به ابوجعفراحمدبن محمدبن حسن در باب قولنج

۱۰- رساله دیگری به ابوجعفر در باب معالجه کسانی که قولنج پیدا می کنند و جلوگیری از عارضه قولنج بعد از رفع آن

۱۱- رساله ای به ابوالفضل در معالجه مثانه

۱۲-رساله ای به استادالرئیس در معالجه شقاق بواسیر

۱۳- رساله ای در علل قوه باه

۱۴- رساله ای در باب آنکه چرا در موقع سوزاندن چوب انجیر گوش انسان به صدا در می آید.

۱۵-رساله ای در باب درد زانو

۱۶- رساله ای در باب اثر انواع شربت ها در بدن انسان

۱۷- رساله ای در توصیف شراب مسکر و نفع و ضرر آن

۱۸- رساله به حمره بن الحسن در باب آنکه آب مغذی نیست

۱۹- شرحی به پسرش در علاج جوش های بدن او نوشته که با آب پنیر معالجه کند.

۲۰- رساله ای در تحسین شراب و وصف افعال آن

۲۱- رساله ای در منافع و مضار آب جو

۲۲- رساله ای به ابوالحسن احمدبن سعید نوشته و موضوع آن خندیقون و آب جو این نامه در جواب احمدبن سعید بود.

۲۳- رساله ای به یکی از دوستان خود در باب تمرهندی

۲۴- رساله ای به حمره بن الحسن در موضوع نفس و روح بنابر آراء یونانیان

۲۵- رساله ای به یکی از دوستان در باب کافور

۲۶- رساله ای به حمره بن الحسن در علل و اعتذار اطبا از بیمارستان

۲۷- رساله ای بر رد کتاب “نقض الطب” منسوب به جاحظ

۲۸- رساله ای به حمره بن الحسن در باب رد کسانی که احتیاج طبیب را به علم لغت منکر شده اند

۲۹- رساله ای به ابوالحسن بن سعید که موضوع آن بحث در مطلبی است که ابوحکیم اسحق بن یوحنای طبیب اهوازی در باب دردهای خود گفته است.

۳۰- رساله آی به یوسف بن یزداد طبیب نوشته و در آن بعضی از طرق علاج او را تخطئه کرده است.

۳۱- رساله دیگری به ابومحمد متطبب در باب علت فوت امیر شیر زیل بن رکن الدوله دیلمی

۳۲- رساله ای به ابومسلم محمدبن بحر از زبان محمد طبیب مدینی

۳۳- رساله ای به ابومحمد مدینی در باب تکمید با ارزن

۳۴- رساله ای در بیان درد احمدبن اسحق البرجی و بیان عمل غلطی که یوسف بن اصطفن متطبب کرده

۳۵- رساله ای در دردهای کودکان

۳۶- “کناش”

۳۷- کتاب مدخل در طب

۳۸- الجامع المختصر فی علم الطب

۳۹-المغیث فی الطب

۴۰- الجامع المختصر فی علم الطب

۴۱-در شراب

۴۲-الاطعمه و الاشربه

۴۳- نهایه الاختصار

۴۴- کافی در طب، این کتاب معروف به قانون صغیر است.

 

منبع:  انجمن تحقیقات طب سنتی ایران

 


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

3 × 4 =