ماهیت بیماری در روایات پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله

تهیه توسط: احمد رضا اخوت محقق هرباریوم مرکزی دانشگاه تهران 

محی الدین جعفری کارشناس ارشد رشته سلولی و ملکولی پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فن آوری


 

 خلاصه مقاله

در این تحقیق ضمن استخراج تعداد متعددی از روایات پزشکی که از پیامبر اکرم صلوات الله علیه و اله در منابع شیعی نقل شده، به دسته بندی این روایات و ارائه نمونه ای از آن ها در زمینه تعریف بیماری و ماهیت بیماری در روایات پیامبر پرداخته است و بر این اعتقاد است که با داشتن تعریفی درست از بیماری، می توان به راه های جدید و درستی در درمان و سلامت تک تک افراد و جامعه رسید. در جمع بندی نهایی مقاله، ضمن تعریف مشخص از بیماری با توجه به روایات نبوی صلوات الله علیه واله، بیماری را، عارضه ای بر جسم یا لایه های درونی انسان و یا جامعه به عنوان سه ضلع مرتبط یک مثلث می داند که منجر به بر هم خوردن تعادل در هر یک می شود. بنابراین تامین سلامتی نیز با برقراری تعادل در هر سه ضلع این مثلث میسور است و انفکاک جسم، لایه های درونی و جامعه از هم، برای رسیدن و دریافت سلامتی ممکن نیست. در تحقیق حاضر، سعی شده موضوعات مختلف کلی در زمینه بیماری از منظر اهل بیت علیهم السلام، موضوع بندی شده و روایات هر یک به طور مفصل مورد تحلیل قرار گیرد.   

 

مقدمه

یکی از ضروری ترین مسائل در هر علمی، بررسی مفاهیم پایه آن علم است، تبین و تعریف واژه ها و کلمات  کلیدی و تعیین حدود آن ها، هرچند ممکن است به نظر یک کار تشریفاتی و زاید به نظر برسد، ولی پایه و اساس آن علم  بشمار می رود، زیرا سایر موضوعات، مسایل و فروعات  بر اساس آن چیده شده و نتایج حاصله از آن علم نیز بر آن اساس ارزیابی می شود.

در علم پزشکی که بنا به روایات علم الابدان است اولین واژه ای که باید به تبیین، تعریف و تعیین حدود آن پرداخت بحث بیماری و شفاست. در این تحقیق صرف نظر از آراء و نظرات مکاتب مختلف پزشکی در این مورد، سعی شده روایات نبوی در این زمینه مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در نهایت تعریف جامعی از بیماری و سلامت به دست آید تا بتوان سایر موضوعات طبی موجود درروایات را بر اساس آن تنظیم و با توجه به آن ارزیابی کرد.

 

روش تحقیق و نتایج بحث

ابتدا کلماتی که در کلام عرب به عنوان بیماری، درد و امثال آنست استخراج شد، این کلمات عبارتند از:

داء، الم، وجع، آفت، سقم، مرض، عله، عرض، بلیه، فزع 

سپس با استفاده از نرم افزارهای مربوطه به جستجوی روایات پیامبر دراین زمینه پرداخته شد.

پس از مشاهده صدها روایت ، روایاتی که ما را در تعریف بیماری یاری می نمودند انتخاب گردید.

منتخب این روایات در ذیل اشاره شده و پس از آن به بررسی آن ها و نتیجه گیری نهایی از بحث می پردازد.

دسته اول روایات در مورد چیستی و چگونگی علاج بیماری است. در این روایات ضمن معرفی بیماری به چگونگی و نحوه درمان به طور اجمال اشاره شده است.

روایت نمونه : در روایتی نقل شده، امام صادق علیه السلام با پزشک هندی روبرو شده، پزشک هندی  با تفاخر خواست تا چیزی از طب را به امام علیه السلام آموزش دهد حضرت فرمودند : من علمی دارم که از آنچه نزد توست بهتر است : فرمود من گرمی را با سردی و سردی را با گرمی ، تری را با خشکی و خشکی را با تری درمان می کنم و همه کار را به خدا واگذار نموده و در درمان ار آنچه رسول خدا استعمال کرده اند استفاده می کنم..  

دسته دوم از روایات مربوط به مرکز بیماری است . دانستن مرکز بیماری به عنوان منشاء بروز بیماری برای بهبود و یا پیشگیری از اهمیت خاصی برخوردار است که در بخشی از روایات به آن به طور مستقیم و یا غیر مسقیم اشاره شده است.

روایت  نمونه: پیامبر اکرم صلوات الله علیه فرمودند در انسان پاره گوشتی (مضغه) است که اگر سالم بود بواسطه آن سایر جسد (بدن) نیز سالم است و اگر سقیم بود  (سالم نبود) سایر بدن نیز فاسد می شود و آن عضو قلب است. 

دسته سوم روایات مربوط به محدوده بیماری است، ما در این دسته از روایات،  مجموعه روایاتی را که جهات مختلف وجودی انسان را که در دامنه آسیب های گوناگون قرار می گیرند مورد توجه قرار می دهیم. ضمنا در این بخش، روایات مربوط به تشریح اجزای بدن و تبیین لایه های درونی و غیر جسمانی و عوارض آسیب زای هر بخش را شرح مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته می شود.

روایت نمونه: پیامبر اکرم صلوات الله علیه و اله  فرمودند: برای هر بیماری (داء) داروئی است و برای بیماری گناهان، استغفار داروی آنست.

دسته چهارم روایات مربوط به نحوه برخورد با بیماری است. در  این روایات، ضرورت اقدام برای برطرف شدن بیماری و انواع مختلف این اقدام، تبیین شده است. 

 روایت نمونه: جابر از پیامبر صلوات الله علیه و اله پرسید آیا هنگام بیماری به دنبال درمان برویم حضرت فرمود بله بدنبال درمان بروید زیرا خداوند بیماری را نازل نکرده مگر آنکه برای آن دارویی را نیز نازل کرده است.  

دسته پنجم روایات در مورد عوامل پیدایش بیماری است. این دسته از روایات که بسیار متعدد و فراوانند، عوامل مادی و معنوی گوناگونی را که منجر به بیماری در انسان می شود را مشخص می نماید.

روایت نمونه: اگر کسی با همسر خود همبستر شود و قبل از غسل بول نکند تا بقیه منی از او خارج نشود به دردی مبتلا می شود که درمانی برای او نیست. 

روایت نمونه دیگر : توصیه هایی است که پیامبر صلوات الله علیه و اله به امیر المومنین علیه السلام می نمایند. در این روایت به عوامل بسیاری از بیماری ها قبل از تولد و هنگام انعقاد نطفه اشاره دارد و نشان می دهد برای جلوگیری از بیماری باید از قبل از تولد توجه داشت.

دسته ششم روایات در مورد امکان پیشگیری از بیماری است. این دسته از روایات نیز بسیار متعددند و راه های جلوگیری از ابتلا به بیماری برای فرد، جامعه و نسل های آینده را بخوبی تبیین می کنند.

روایت نمونه: در روایتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله می فرمایند : انجام کارهای خوب و پسندید از مرگ بد جلوگیری می کند و صدقه در خفا غضب پروردگار را خاموش می کند و صله رحم عمر را افزوده و فقر را برطرف می نماید و لا حول و لاقوه الا بالله گنجی از گنج های بهشت است و آن شفا از نود و نه بیماری که کمترین آن هم و دغدغه های نگران کننده است، می باشد.

از امام صادق علیه السلام نقل شده که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و اله فرمودند: خداوند به حضرت موسی بن عمران وحی کرد که غذای خود را با نمک شروع و ختم کن زیرا در نمک دارویی از هفتاد بیماری که کمترین آن جنون و جذام و برص و درد حلق و پهلو و شکم است می باشد. 

دسته هفتم روایات مربوط به بیماری های اجتماعی است. جامعه، از کوچک ترین جزء آن یعنی خانواده تا عشیره و قریه و قوم و ملت در سلامت و بیماری فرد نقش موثری دارد. این دسته از روایات نقش تعیین کننده جامعه را در بیماری و سلامت مشخص می نمایند و ضرورت وجود حکومت خدا محور را تصریحا و یا تلویحا گوشزد می نماید. لازم به ذکر است مهمترین دست آورد این تحقیق کشف رابطه جامعه با سلامتی فرد است.

روایت نمونه: از ابی الحسن الرضا علیه السلام از پدران بزرگوارشان و از حضرت علی علیه السلام نقل کرده اند که  پیامبر اکرم صلوات الله علیه و اله فرمودند :  بیماری امت های پیشین به شما سرایت کرده و آن بیماری کینه ورزی و نفرت و حسد است.

دسته هشتم روایات مربوط به اهمیت پیگیری برای درمان مبتلا از جانب پروردگار عالم است. در این دسته از روایات امانت بودن جسم و روح و حفظ این امانت الهی و مراجعه به موقع به طبیب و حتی زمان مجاز و غیر مجاز مراجعه و ضرورت استفاده از دارو یا داشتن پرهیز غذایی برای بهبودی مورد تاکید است.

روایت نمونه: به روایات مربوط به پیشگیری مراجعه شود.

دسته نهم روایات مربوط به ارتباط لایه های درونی انسان (که برخی آن را به روح یا روان می شناسند) و جسم او در مبتلا شدن به بیماری است.  اصولا در روایات، تعیین حدود جسم و لایه های درونی انسان دشوار است زیرا انسان تعریف شده در مکتب وحی ، انسان با تمام حیثیت جسم و روح و دارای ابعاد مختلف طبیعی و ماورائی است بنابراین بیماری و صحت او نیز در در هر دو زمینه مورد توجه قرار گرفته است..

روایت نمونه: امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارشان علیهم السلام نقل فرمودند: پیامبر اکرم صلوات اله علیه واله فرمودند: هر کس  هم و دغدغه اش زیاد باشد جسمش بیمار می گردد و کسی که بد اخلاق باشد خود را به عذاب و ناگواری می اندازد و کسی که به مردان رو بیندازد جوانمردی خود را خدشه دار کرده است. پیامبر صلوات الله علیه واله در ادمه فرمودند:  پیوسته جبرئیل من را از رو انداختن به مردان نهی می کرد همانگونه که مرا نسبت به شراب و پرستش بتان نهی می نمود.

دسته دهم روایات مربوط به تاثیر دعا، نذر  و حرز در جلوگیری و بهبود قطعی بیماری و به تعبیری نقش عوامل روحانی در جسم و بدن است. هر چند این دسته از روایات را می توان در دسته نهم نیز بیان کرد ولی به دلیل گستردگی روایات لازم است به طور مجزا مورد بحث قرار گیرد.

روایت نمونه: در روایت آمده خطاب به پیامبر صلوات الله علیه و اله شد که ای محمد (ص) در کسی هم یا غم یا سقم یا مرض یا  عارضه ای یا عطش یا فزع (درد) بود و این دعا را خواند خداوند حاجت او را برآورده می کند و کسی که در مکانی بود که از حیوان دردنده ای چون شیر و گرگ می ترسید و یا اراده رفتن نزد پادشاه ظالمی را نموده است . پس خداوند از او هر بدی، محذور، آفتی را با حول و توان خودش محفوظ می دارد و کسی که آن را یک بار در میدان جنگ بخواند خداوند نیرو و توان هفتاد مرد جنگی را عطا می کند و کسی که بر بیماری صداع یا شقیقه یا شکم درد ، ضربان چشم ، نیش زدگی عقرب و مار بخواند خدا او را کفایت می کند …  

روایت نمونه دیگر در مورد نذر : امام حسن و امام حسین علیهما السلام مبتلا به بیمارشدیدی شدند، به نحوی که همه اصحاب  رسول خدا به عیادت ایشان رسیدن دربین آن ها ابابکر و عمر هم بودند ، این دو به ابا الحسن گفتند ایکاش نذری برای خدا می کردی . حضرت علی علیه السلام فرمودند : اگر خداوند به دو سبط نبی خودش محمد (ص) از بیماری که به آن ها عارض شده عافیت دهد، سه روز به عنوان نذر روزه می گیرم . این درحالی بود که فاطمه و حسن و حسین نیز شنیدند و هر کدام نذر نمودند … 

روایت نمونه دیگر: در این دعا ماثور از خدا می خواهم که خداوند نور و پاکی و امان و شفا از هر داء و سقم و آفت و عاهت و از شر آنچه می ترسم و برحذر دارم را به من عطا کند.  

دسته یازدهم روایات مربوط به روایات معرفی غذا ها و داروهای مختلف برای درمان و پیشگیری است. این روایات به عوامل معنوی از قبیل نماز و دعا و داروهای گیاهی و اجزای جانوری و کانی ها اشاره دارد.

دسته دوازدهم روایات مربوط به روایاتی که منفعتی از بیماری را مطرح می کند و یا مطرح می سازد که ممکن است برخی از بیماری ها منجر به دفع سایر بیماری ها شود.

دسته سیزدهم روایات مربوط به وظایف بیماران و اطرافیان و پرستار یا پرستاران آنهاست. در این دسته از روایات به مواردی از اظهار بیماری نزد پزشک، پنهان کردن بیماری از سایرین ، شکیبایی ، شکر، صدقه و دعا کردن برای بهبود بیماری اشاره دارد.

 

بحث و نتیجه گیری

با توجه به دسته بندی روایات و مطالعه و بررسی روایات و به استناد آن ها می یابیم که:

۱ – بخش عمده ای از توجه پیامبر صلوات الله علیه واله و به تبع آن سایر ائمه معصومین علیهم السلام نسبت به امت در رابطه به بیماری ها و سلامت آن ها بوده است به طوری که تعدد روایات و موضوعات مربوط حاکی از این اهمیت است.

به تعبیر دیگر سلامتی جسم و روح تک تک افراد و جامعه از اهداف انبیاء و در راستای رسالت آن ها است. بنابراین برای رسیدن به این مقصد برنامه ای مشخص برای امت ارائه نموده اند که لازم است امتی که می خواهد از ایشان اطاعت و تبعیت کند به آن برنامه مشخص دست یافته و آن را در اولویت های اولیه زندگی خود قرار دهد.

۲ – با توجه به روایات یاد شده ، متوجه می شویم بیماری در انسان، عارضه ای است که عمدتا ناشی از عدم رعایت موارد پیشگیرانه، عارض می شود. بنابراین پیشگیری در برنامه پزشکی پیامبر صلوات الله علیه و اله از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است و لازم است تمامی دستورات متقن ایشان، به عنوان وظیفه انسانی به همه بشر ابلاغ شود.

۳ –  با توجه به ذکر انواع بیماری در روایت یاد شده می توان به خوبی و روشنی متوجه شد که : بیماری  نه تنها مربوط به جسم بلکه مربوط به لایه های درونی انسان و حتی مربوط به جامعه ای که انسان در آن زندگی می کند. به تعبیر دیگر انسان مجموعه ای است از لایه های درونی و جسمی که دارد و در ارتباط با دیگران و تعاملات تنگاتنگ اجتماعی است و این سه محور در بهبود یا تشدید بیماری تاثیر غیر قابل انکاری دارند.

۴ – برخی از بیماری ها با توجه به عوامل ناشناخته ای در جسم انسان آشکار می شود، انسان به قطع و یقین باید بداند که برای هر بیماری ولو ناشناخته دارویی وجود دارد و تنها مرگ قطعی است که بدون علاج می باشد. 

۵ – تعامل جسم و لایه های درونی در انسان به حدی است که از یکسو می توان بسیاری از بیماری های جسمی را از طریق عوامل غیبی و ماورائی درمان نمود. نقش دعا، نذر، توسل و … در یک کلمه خداباوری و تقوا درمان بیماری در این زمینه غیر قابل انکار است.

و از سوی دیگر عوامل غیر جسمی در بیماری های جسمی تاثیر مستقیم و غیرقابل انکاری دارد، ارتکاب گناهان و انجام نافرمانی ها علاوه بر ایجاد بد دلی و تاثیرات روحی ، در جسم افراد گنهکار اثر گذاشته و آن ها را به بیماری های مختلف مبتلا می نماید.

۶ – تعامل تک تک انسان ها با یکدیگر و پیدایش اجتماع و جامعه و برخورداری از روحیه اجتماعی در انسان به عنوان یک نیاز اولیه،  منجر شده برخی از بیماری ها،  به عنوان بیماری های اجتماعی ظهور یابد و البته این بیماری ها همانند بیماری های جسمانی قابل انتقال و شیوع بوده و باید تحت مداوا قرار گیرد و الا همان آثار مخرب بیماری های جسمانی را در بر خواهد داشت و لاجرم  هویت اجتماعی و آثار مثبت موجود در جامعه را برای او به کلی ازبین می برد.

در این بین دو بیماری حسد و بغضا که به معنای کینه و تنفر از یکدیگر است به عنوان نمونه در روایات ذکر شد این دو بیماری از جمله بیماری های درونی انسان است که کاملا بر جسم او تاثیر دارد . در روایت مذکور عنوان می کند که این دو بیماری از امت های دیگر سرایت کرده و طبعا قابل سرایت به دیگران نیز می باشد.

از سوی دیگر بیماری های اجتماعی، به عنوان عوامل تشدید کننده و رواج دهنده خطرات و آسیب های وارده به انسان (در جسم و لایه های درونی او) را به ما یادآور می شوند و متقابلا نکات مهمی را در رویارویی با انواع بیماری (حتی بیماری های جسمی) گوشزد می کند که می توان در این زمینه به روایات مربوط به عیادت از مریضان و یا دعای دیگران در شفای بیماران و … اشاره نمود.

۷- با توجه به مجموع روایات، بیماری خارج شدن تعادل در انسان است ، بسته به اینکه موضوع تعادل، جسم ، لایه های درونی و یا جامعه باشد ظهور بیماری متفاوت است.

به تعبیر دیگر این عدم تعادل ممکن است در جسم، لایه های درونی و یا جامعه بروز پیدا کند . بنابراین بهترین راه برای درمان:

الف- تشخیص تعادل

ب – واگذار کردن علم بدست آمده به خداوند، زیرا مطلب دقیق و مهمی است و رسیدن به آن به جز با عنایت او میسور نمی باشد.

ج – استفاده از ابزارهای توصیه شده  (امام صادق علیه السلام در بخش نخست فرمودن من حار را با بارد و … درمان می کنم و در این بخش فرمودند از داروهایی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله استفاده نموده اند بهره می گیرم.)

این ابزارهای در بیماری های جسمی و درونی و اجتماعی او متفاوت است و باید برای هر کدام داروی متناسب استفاده شود.

۸ – بدن انسان از اجزاء مختلفی تشکیل شده و  همگی با هم در ارتباطند، این ارتباط در ایجاد و تشدید بیماری و طبعا در بهبود آن نقش موثری دارد بنابراین تشخیص این ارتباط در بهبود بیماری لازم و ضروری است. در روایت پیامبر اکرم صلوات علیه و اله مرکز این ارتباط به قلب داده شده است بنابراین هر عارضه ای که در جسم و بدن انسان مشاهده می شود به نوعی به این عضو وابسته است.

 

نتیجه نهایی

کلید واژه اصلی در روایات، داء و پس از آن سقم است و واژه هایی مانند وجع، عرض، آفت، عاهه ، بلیه، الم، مرض، علت و موادری از این قبیل از عوارض آن می باشد.

ماهیت بیماری عدم تعادل از وضعیتی است که خداوند برای هر موجودی قرار داده است.

محدوده بیماری: جسم و لایه های درونی و جامعه ای که در آن زندگی می کند.

علت بیماری: عمدتا بخاطر عدم پیشگیری است و اگر عوامل ناشناخته ای هم داشته باشد حتما قابل درمان است..

عوارض بیماری: بروز ناهنجاری در محدوده ای که بیماری در آن سرایت می کند (از فرد تا جامعه) این ناهنجاری به صورت درد ، آفت، مرض ، عارضه و … در هر یک از جسم، لایه های درونی و جامعه متناسب با بیماری و حوزه آن قابل مشاهده است.

مرکز بیماری: در بیماری های جسمانی مرکز بیماری قلب انسان است.

مقابل بیماری: نورانیت، پاکی، در امان بودن، شفا از هر ناهنجاری فردی و اجتماعی است. و شاید این جمله تعریف جامعی از سلامت است: «اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ نُوراً وَ طَهُوراً وَ حِرْزاً وَ شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاءٍ وَ سُقْمٍ وَ آفَهٍ وَ عَاهَهٍ وَ مِنْ شَرِّ مَا أَخَافُ وَ أَحْذَرُ»

 

منبع:  انجمن تحقیقات طب سنتی ایران

 


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

چهار × 1 =