نقش بینش توحیدی در سلامت انسان

سمیه فتعلی، زهرا عرب سالاری


 

چکیده

بینش توحیدی در سلامت انسان :

انسان موضوع مشترک دین و علوم پزشکی است. هدف هر دو رساندن انسان به سعادت، فلاح و سلامت است و هر دو در راستای هدف خود دستورالعمل صادر کرده و توصیه هایی دارند. برخلاف اندیشمندان مکاتب رایج که تفکر دینی را جزئی از کل اندیشه انسانی می دانند، در حوزه معرفت دینی، بستر و زمینه اصلی تفکر و باورهای درست را اندیشه توحیدی و ایمان به خدا تشکیل می دهد و زیربنای اصلی باورهای غیر منطقی ناباوری به تفکر توحیدی است.

نگرش قرآنی تفاوت هایی با سایر نگرش های موجود دارد که از آن جمله می توان به فطری بودن دین و ارتباط انسان با مبدأ هستی اشاره نمود. جهان بینی اسلامی، جهان بینی توحیدی است. توحید که اولین اصل از اصول عقاید اسلامی است بر این آگاهیها تأکید می‌کند که جهان و همه پدیده های عالم، آفریده هستند و همه به او نیازمندند و او از همه بی نیاز است.

در این مقاله نقش ۴ بعد مهم جهان بینی توحیدی شامل ایمان، توکل، تسلیم  و صبر در سلامت انسان مورد بررسی قرار گرفته است. سپس با توجه به آیات سوره مبارکه کهف که به توحید و ارتباط انسان و خدا پرداخته است، ارتباط جهان بینی توحیدی با سلامت انسان بررسی شده و نکات موجود در این آیات بیان شده است.

در نهایت نیز نتیجه ای که به دست آمد این است که، با توجه به آیات الهی تنها راه رسیدن به اوج قله انسانی و برخورداری از سلامت حقیقی و همه جانبه، ایمان و اعتقاد به خدای واحد می باشد.

کلید واژه: انسان، سلامت، توحید، سوره کهف

 

مقدمه

انسان موضوع مشترک دین و علوم پزشکی است. هدف هر دو رساندن انسان به سعادت، فلاح و سلامت است و هر دو در راستای هدف خود دستورالعمل صادر کرده و توصیه هایی دارند(۱). البته اندیشمندان مکاتب رایج عموما تفکر دینی را جزئی از کل اندیشه انسانی می داند و با غفلت از فطرت و اندیشه توحیدی، دین را صرفا به عنوان اهرمی کمکی در درمان بیماری های روانی و ناراحتی های روحی که گاه می توان از آن استفاده کرد، مطرح نموده اند. در صورتی که در حوزه معرفت دینی، بستر و زمینه اصلی تفکر و باورهای درست را اندیشه توحیدی و ایمان به خدا تشکیل می دهد و زیربنای اصلی باورهای غیر منطقی ناباوری به تفکر توحیدی است.(۲)

انسان در عصر حاضر با وجود رشد و تسلط بیشتر بر حوادث و بلاهای طبیعی و با وجود برخورداری از امکانات مادی، در وجود خویش احساس ضعف نموده و نیاز دارد تا در سختی ها و مشکلات زندگی به قدرتی ماوراء طبیعی پناه برد. ادیان الهی و به ویژه دین مبین اسلام به این نیاز بشر پاسخ داده و راه حل مناسبی پیشنهاد کرده و انسان را به دعا و انس با خداوند و اعمال عبادی نظیر نماز و روزه تشویق کرده‌اند.(۳)

یکی از گرایش های انسان، گرایش به سلامتی است که دین نه تنها آنرا انکار نکرده، بلکه یک سلسله از تعالیم خود را بر اساس این میل طبیعی مبتنی ساخته است. بر اساس آموزه های دینی، بهترین راه سالم سازی و پیشگیری از انحرافات و رسیدن به آرامش تقویت ارزشهای الهی است. چنانچه حضرت علی (ع) می فرماید: شما را به تقوی الهی سفارش می کنم آنرا حفظ کنید و خود را بوسیله آن محفوظ بدارید.(۴)

قرآن فردی را سالم و سلیم النفس می داند که با تکیه بر فطرت توحیدی از ایمان در قلب برخوردار بوده و در رفتار با ایجاد تعادل میان قوای متضاد درونی و نیز تقابلات بیرونی و درونی برخاسته از غرایز و محیط بهترین شیوه را در دستیابی به  خوشبختی و قرب الی الله بر گزیند.(۵)

از جمله تفاوت هایی که نگرش قرآنی به انسان با سایر نگرشهای موجود دارد، فطری دانستن دین می باشد. به این ترتیب، توصیه های دینی، تحمیلی و بیگانه با انسان نیست، بلکه پاسخ مثبتی به ندای درون (فطرت) انسان است. این توصیه ها عقلانی است و هر آنچه عقلانی باشد، انسان ذاتا برای آن پذیرش دارد. تفاوت دیگر این است که از آنجایی که این توصیه ها منطبق با فطرت انسان است، با همه انسان ها و در همه شرایط جغرافیایی و فرهنگی سازگار بوده و برای همه آنها کارا، موثر و راه گشاست.

در سایر مکاتب تنها رابطه انسان با خودش و دنیای پیرامونش مطرح است. انسان محور جهان هستی است. باید تنها به خودش ایمان داشته باشد. میزان منطقی بودن یا نبودن افکار، رفتارها یا عواطف، خود او و اطرافیانش هستند. در صورتی‌که در تفکر دینی به انسان و باورهایش در محدوده وسیعتری نگاه می شود و میزانی برای سنجش به دست او می دهد. قرآن حذف رابطه انسان با خدا را موجب از خود بیگانگی انسان می داند. وقتی انسان چنین رابطه ای را بفهمد، این بینش مانع بسیاری از انحرافات و اختلالات رفتاری و منشی در او می‌شود.(۲)

در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد که فطرت وجودی انسان و حالات گوناگون روان او را متذکر شده، علل و عوامل انحراف بیماری‌ها و همچنین راه های تهذیب، تربیت و درمان روان انسان را نشان داده است. این نشان از اهمیت روان آدمی و نقش آن در سلامت بشر دارد. هم اکنون نیز بررسی های علمی ثابت کرده است که درصد قابل توجهی از بیماری های جسمانی، ریشه روان شناختی دارند و بهره مندی از بهداشت روان می‌تواند بر سلامت جسم اثر مثبتی داشته باشد. از آن سو، سلامت جسم نیز بستر مناسبی برای رسیدن به احساس امنیت درون و سلامت ذهن و روان است. نوع نگرش و باورهای آدمی درباره زندگی و محیط پیرامون خود و نیز تعهدات ارزشی و ویژگی های زندگی فردی و اجتماعی انسان، در بهره مندی از بهداشت روانی مطلوب بسیار اثر گذارند.

کارشناسان سازمان بهداشت جهانی از «بهداشت روانی» به «سلامت روان و فکر”تعبیر کرده اند و می‌گویند: «سلامت فکر، عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب.»

خداوند کریم با تأکید بسیار در آیات نورانی وحی، تنها راه رستگاری و سعادت انسان را در «تزکیه» و پالایش روح و روان او می داند، آنجا که میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّیها؛ همانا هر که نفس خود را تزکیه کرد، رستگار شد». در حقیقت سلامت روان، گامی در جهت پالایش روح است که قرآن کریم از آن به «تزکیه» تعبیر می فرماید.

متوجه ساختن انسان به مقوله ایمان به خداوند و توحید و بندگی او، نخستین و اساسی ترین آموزه پیامبران الهی و معصومان علیهم السلام بوده است. اصلی ترین رکن دین؛ یعنی ایمان به خدای یکتا سبب می شود انسان از نگرانی و تشویش خاطر در امان بماند. همچنین او را به پایداری در برابر رویدادهای ناگوار زندگی رهنمون می شود، به گونه ای که دیگر هیچ حادثه‌ای نمی‌تواند در آدمی تزلزلی به وجود آورد(۶).

در این مقاله سعی شده است با بررسی نگرش توحیدی و ابعاد آن با توجه به معارف نهفته در سوره کهف، اثرات این جهان بینی بر روی سلامت انسان تبیین گردد.

شرح مقاله

تبیین نگرش توحیدی در متون دینی

جهان بینی اسلامی، جهان بینی توحیدی است. توحید که اولین اصل از اصول عقاید اسلامی است بر این آگاهیها تأکید می‌کند که جهان و همه پدیده های عالم، آفریده هستند و همه به او نیازمندند و او از همه بی نیاز است.

خدا به همه چیز، آگاه و بر همه چیز تواناست .

او در همه جا هست و هیچ جا از او خالی نیست. به هر طرف که بایستیم رو به او ایستاده ایم.

او از مکنونات قلب و از خاطرات ذهن و نیتها و قصدهای همه آگاه است. از رگ قلب انسان به انسان نزدیک تر است.

بینش خداباورانه و توحیدی می‏گوید که اگر تنها شَوم، باز هم خدا هست. او جانشین همه نداشتن‏هاست. شخص خداباور می‏گوید: من دوستی شنوا، بینا، دانا و مهربان دارم که «بر هر چیز تواناست»  و آن دوست و یاور خوب، «برای ما کافی است.»

بینش توحیدی می‏گوید: «خداباوری، حصار امنی است که هر که در پناه آن قرار گیرد، هیچ گزندی را توانای غلبه بر او نیست.»

بینش توحیدی می‏گوید: «هر پدیده و شی‏ء در جهان، نابودشدنی است مگر آن که رو به‏سوی او دارد. هیچ‏کس و هیچ‏چیز جز او بهترین نیست و او تنها ربّ اعلی و سزاوار دوست داشتن و پرستیدن است».(۷)

 

بررسی اثرات ابعاد مهم جهان بینی توحیدی (ایمان، توکل، تسلیم  و صبر) بر سلامت انسان

ایمان و باور 

یقینا تنها خداوند به عنوان آفریننده انسانها از تمام زوایای وجودی انسان با خبر است و درد و درمان او را هم تنها خداوند و برگزیدگان او می دانند. هر چند ممکن است برخی از این زوایای وجودی را هم خود بشر پی ببرد اما روشن است که علم بشر هم محدود است و هم دارای درصد خطای بالا.

دین مبین اسلام که حاوی برنامه های زندگی بشر است؛ از مهمترین رهنمودهای آن ایمان به خدا و باور وعده های اوست. لذا توحید جزو اصول دین به شمار می‌رود، چرا که زیر بنای تمام تعلیمات اسلام خدابینی و خدا پرستی است. تمام بدبختی های انسان از زمانی شروع می‌شود که از این اصل اساسی دست برداشته و به هواپرستی روی آورد. آری اگر انسان در این دنیا با این شیوه زندگی کرد که “هر چه خدا بگوید عمل میکنم”موفق بوده و از سلامت روحی و روانی بالایی برخوردار است. اما اگر تمام زندگی او این چنین بود که “هر چه هوس بگوید عمل می کنم”این زندگی بر مبنای تمایلات پست نفسانی می چرخد و کم کم به دره بدبختی سقوط می کند.

امروزه نیز برخی از دانشمندان و روانشناسان به این عقیده رسیده اند که “کسی که واقعا معتقد به مذهب است؛ هرگز گرفتار امراض عصبی نخواهد شد”. و خود از مبلغان معنویت گشته اند. اما باید توجه داشت که آن ها ما را از آن جهت به دینداری تشویق نمی کنند که به خداوند ایمان آورده، موحد شویم و به حساب و کتاب آخرت اعتقاد پیدا کنیم و از آتش جهنم آن دنیا رهایی یابیم، بلکه برای نجات از آتش جهنم این دنیا (یعنی جهنم بیماری های روان تنی مثل زخم معده و اختلال های عصبی و روانی و جنون ) است که گرویدن به معنویت را سفارش می نمایند.

خداوند در آیات متعددی ایمان واقعی را مایه آرامش و دوری از استرس و افسردگی میداند:

– آگاه باشید که بر دوستان خدا نه بیمی است و نه آنان اندوهگین می شوند.

– محققا کسانی که گفتند “پروردگار ما خداست”سپس ایستادگی کردند بیمی بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد.

– خداوند در آیات دیگری به به مومنان وعده آرامش و دوری از اضطراب داده است: «اوست که بر دل های مومنان آرامش فرستاد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند.»

امام صادق(ع) در تفسیر این آیه شریفه منظور از آرامش را همان ایمان دانسته اند.

حضرت علی(ع) در مورد حقیقت ایمان می فرمایند: ریشه ایمان، تسلیم نیکو در برابر فرمان خداست.

پیامبر گرامی اسلام می فرمایند: «برترین ایمان آن است که برای خدا دوست بداری، برای خدا دشمن بداری، زبانت را در ذکر خدا به کار گیری، آنچه برای خود دوست داری، برای مردم نیز دوست داشته باشی و آنچه برای خود نمی پسندی برای مردم نیز نپسندی، و به نیکی سخن گویی یا خاموش بمانی.”آری اگر کسی به فکر این باشد که به خاطر خدا دوستی بورزد و به خاطر او با کسی دشمنی کند، دیگر روابط اجتماعی ناسالمی نخواهد داشت و به همین سبب در جامعه دچار تنیدگی و اضطراب نمی شود.

در حقیقت اگر آدمی خدا را از یاد ببرد و به پیشگاه او بار نیابد، این دنیای تاریک و بی اعتبار، در نظرش بی هدف و ملال آور خواهد بود. در این صورت یقینا به علت احساس پوچی زندگی و پی آمدن آن، که فشار روانی و اضطراب و عدم تعادل فکری و رفتاری است، جسم انسان نیز تحت تاثیر قرار گرفته، او را رنجور و بیمار می سازد. لذا خداوند  یاد نام خدا را تنها آرامش دهنده  دل ها می‌داند آنجا که می‌فرماید: «همان کسانی  که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا می گیرد. آگاه باش که با یاد خدا دل ها آرامش می‌یابد.”(۸)

توکل 

یکی از مفاهیم اخلاقی در فرهنگ اسلامی که در تأمین سلامت روانی و جلوگیری از آشفتگی فرد، نقش دارد، مفهوم «توکل”است. توکل عبارت است از: «اعتماد کردن و مطمئن بودن دل بنده در تمامی امور خود به خدا و حواله کردن همه کارها به پروردگار و بیزار شدن از همه قوای دیگر و تکیه بر قدرت و قوت الهی.»

این مفهوم، بر این باور اساسی استوار است که در جهان هستی غیر از خدای یگانه، مؤثر دیگری وجود ندارد و همه قدرتها و گردشها به خدا منتهی می شود. (لا حَولَ و لا قُوَّهَ إلّا بِاللَّه العَلی العَظیم)

اگر انسان معتقد باشد که سرچشمه همه قدرتها خداست و بدون اذن و خواست او کمترین تغییری در عالم به وجود نمی آید، و خواست و مشیت الهی در همه جهان هستی جریان دارد، و خداوند برای کفایت امور بندگان و رعایت مصالح و مفاسد آنان قدرت کافی و دانش لازم را دارد و نسبت به هر فرد از بندگان خود بی نهایت عطوف و مهربان است و بالاتر از علم او علمی و بالاتر از قدرت او قدرتی نیست و تمام خیر و خوبی نزد او و در دست اوست، در مرحله بعد به این باور می رسد که پس باید به چنین قدرتی اعتماد کرد و تکیه زد و امیدوار بود. باید در همه امور و کارها از او مدد خواست و پس از اینکه همه تلاش خود را در چارچوبهای مجاز و مشروع در مورد آن به کار گرفت، در باب حصول نتیجه، چشم امید به خدا داشته باشد و از او بخواهد که ثمرات و آثار تلاش را بر آن مترتب کند.(۹)

اگر کسی اعتقاد به این داشته باشد که “اگر خدا خیر کسی را بخواهد، هیچ کس نمی تواند آن خیر را از انسان بگیرد و مانع رسیدن به آن شود. همچنین اگر خدا بخواهد به خاطر گناهان و دوری انسان از او، به کسی زیانی برساند هیچ کس توان جلوگیری از این زیان را ندارد”دیگر از سختی ها و مشکلاتی که برایش پیش می آید دچار اضطراب نمی شود و همچنین نسبت به رسیدن به مادیات دنیا خود را به نگرانی مبتلا نمی کند.(۸)

توکّل دارای آثاری است. برخی از این آثار عبارت اند از:

– رهایی از اضطراب و دلشوره و کم شدن تشویش و نگرانی

– زیاد شدن امیدواری

– احساس برخورداری از پشتوانه ای محکم و حمایت حامی قدرتمند که موجب دلگرمی است

– عدم یأس و دلسردی در صورت عدم حصول نتیجه دلخواه.

قرآن بعد از تذکر به این امر که معبودی جز خدای یگانه نیست، توکل بر او را به عنوان یک امر لازم بر می شمرد. و بندگان را به داشتن این صفت، تشویق می کند. این تشویق از طریق برشمردن آثار معنوی و اخروی و دنیوی توکل صورت می گیرد. در یک جا می فرماید: خداوند توکل کنندگان را دوست دارد.

محبت خداوند برای مؤمنان ارزشمند و با معناست و اثر تشویقی زیادی بر آنان دارد و در جای دیگری می فرماید: هر کس به خدا توکل کند خداوند برای او کافی است. (۹)

تسلیم 

مفهوم دیگری که در فرهنگ اسلام بسیار مورد توجه قرار گرفته است عبارت است از: تسلیم در برابر مشیت الهی و راضی بودن به سرنوشت. با این باور، کدام مصیبت می تواند انسان را درهم بشکند و او را به مرز فروپاشی روانی و اختلال و آشفتگی نزدیک کند. مصیبت و بلا بر ایمان مؤمنان می افزاید و توجه آنان را به اصولی جلب می کند که التفات بدانها به تصحیح مسیر زندگی آنان می انجامد.(۹)

صبر 

توحید، دارای آثار روانی فردی نیز هست. یکی از آثار روانی توحید این است که باورمندان به آن از قدرت تحمل زیادی در مصائب و مشکلات برخوردار می شوند. مصیبت و بلا نه تنها آنان را درهم نمی شکند و از پای نمی اندازد بلکه بر عمق و وسعت ایمان و باورشان می افزاید.

در سوره مبارکه کهف، در  آیات بسیاری از این سوره به “صبر“ اشاره شده است. اگر انسانی حقیقتا باور توحیدی را در وجود خود ایجاد کند و مطمئن باشد در جهان هیچ نیرویی به غیر از خدا موثر نیست و هرچه اسباب و علل در انجام امور عالم وجود دارد همه در طول اراده خداوند است و نهایتا همه کارها با خواست او انجام می گیرد، در صورت چنین بینشی است که انسان تسلیم اراده خداوند خواهد بود و در نتیجه این تسلیم صفت صبر در او بسیار نمایان می شود و خود این صبر ایجاد آرامشی در دل او می نماید و او را از بسیاری از امراض روانی و در نتیجه امراض جسمی، دور مینماید.چنانچه در احادیث داریم صبر برای ایمان به منزله سر برای تن است و همانطور که تن بی سر ارزشی ندارد، ایمان بدون صبر هم ارزشی ندارد و اصلا ایمان نیست. پس می توان گفت یکی از نشانه های اصلی ایمان به وحدانیت خداوند متعال بروز صفت صبر در آدمی است که او را به سر منزل سلامت می‌رساند.

انسانها در صبر ظرفیت ها و مراتب گوناگونی دارند و لذا هر چه بینش توحیدی و به تبع آن صبر در انسانی پر رنگ تر باشد، بالتبع آرامش و ایمان او بیشتر خواهد بود و از سلامت نفس و سلامت قلب بیشتری برخوردار خواهد بود.

مفاهیم دیگری همچون باور به علم، احاطه، حکمت، قدرت، تدبیر و رحمت خداوند نیز هر کدام دارای آثار مثبت و سازنده‌ای بر افکار، احساسات و رفتارها هستند. نتیجه نهایی مجموعه آنها این است که انسان باورمند به آنها، انسانی می شود با شخصیت محکمِ برخوردار از آرامش روان و اطمینان خاطر، صبور و حلیم در برابر شداید و مشکلات و مصائب و مشقّات که در نهایت سلامت روانی  و در نتیجه سلامت جسمانی او را هم در حوزه فردی و هم در حوزه اجتماعی تامین خواهد کرد.

هرچه درجه خلوص ایمان و باور به این عقاید و معارف، بیشتر و میزان آگاهی به این شناخت، افزون تر باشد، به همان نسبت، آثار این باورها در اندیشه، احساس و رفتار فرد، ظاهر می شود و به مقداری که در هر یک از ابعاد و جنبه ها کاستی وجود داشته باشد به همان مقدار از آثار مثبت آن کاسته می شود.(۹)

مفاهیم توحید محور موجود در سوره مبارکه کهف

سوره کهف یکی از سوره های مکی است، از این رو مانند سایر سوره های مکی، توجه ویژه ای به مساله توحید و معاد شده است و آیات زیادی از جمله اولین و آخرین آیه این سوره به مسئله توحید اختصاص یافته است. از سویی دیگر مفاهیم مرتبط با سلامت در این سوره از ویژگی های خاصی برخوردار بوده و  به تعریف جامعی از سلامتی در قرآن اشاره دارد.

با توجه به مفاهیم عنوان شده در این سوره، انسانی که به مبدا اعتقاد داشته باشد و خداوند را ارباب و ولی خود بداند، همه امور خود را به او واگذار کرده و خدا هم از رحمت خود این بندگان را برخوردار می کند. همانطور که در آیات این سوره نیز آمده است، خداوند به عنوان مصادیق این رحمت گسترده گوشه هایی از سرگذشت اصحاب کهف را یاد آور می شود که جنبه های متفاوتی از سلامت را نیز در بر می گیرد. از جنبه های رحمت الهی در این سوره می‌توان به خواب بردن اصحاب کهف، حفاظت از ایشان در برابر عوامل گوناگون محیطی، تامین نور خورشید و هوای تازه برای آنان را یاد آور شد. در ادامه نیز عوامل گوناگونی که با محورهای بحث شده همخوانی دارد را یادآور می شویم.

یکی از مواردی که خداوند در جای جای کتاب خود متذکر شده، این است که، اگر انسان بینش توحیدی داشته باشد، خدا او را هدایت خواهد کرد، بر این هدایت خواهد افزود و به عنوان پاداش نعمت تقوا را به آنها اعطا خواهد کرد. اما در مقابل اگر انسان بینش توحیدی نداشته باشد، به راه خطا رفته و در حق خود و خدای خود ظلم روا داشته است و کسی که از آیات خدا رو گردانی کند، از همه ظالمتر است. امروز نیز انسان در همه عرصه های علمی و عملی که در نهایت با سلامت انسان ارتباط دارد، به دلیل نگرش مادی گرایانه، از مسیر اصلی خود منحرف شده و راه سلامت خویش را گم کرده است و بدین گونه ظلمی بزرگ به خویشتن نموده است؛ بنابراین برای برخورداری از هدایت الهی و حرکت در مسیر درست سلامتی باید نگرش مادی گرایانه خود را به نگرش توحیدی تغییر دهد تا از تاییدات خداوند متعال در این مسیر بهره مند گردد.

همانگونه که در آیات متعدد این سوره مشاهده می شود، اصحاب کهف در حالات گوناگون همه امور را به خدا نسبت داده و به او توکل کرده‌اند. با توجه به مطالب ذکر شده و اهمیت توکل در رشد و تعالی بشری، بخوبی می توان دریافت که این مسئله یکی از محورهای مهم تربیتی در این مورد بوده است. در این سوره در دو جا عبارت ان شاءالله آمده است. یعنی هیچگاه خود را مصدر امور ندانیم. در زمینه مسائل مرتبط با بهداشت و سلامت هم می توان اینطور گفت که حتی پزشک هم خود را تنها واسطه فیض بداند و شفا و درمان را امری از جانب خدا دانسته و بداند طبیب واقعی اوست.

با توجه به داستان های ذکر شده در این سوره می توان دریافت که انسان موحد به همه امور زندگی روزمره خویش، حتی تهیه غذای پاک برای طی مسیر رشد و کمال اهمیت ویژه ای می دهد. نمی توان از غذای ناپاک و یا حتی شبهه ناک استفاده کرد و توقع حفظ سلامتی داشت. این مسئله یکی از چیزهایی است که در دنیای مادی امروز به آن توجه کافی نمی گردد. شاید دلیل این امر آن است که در تعاریف کنونی، عمر انسان به همین چند سال زندگی دنیوی محدود است و در این مدت کوتاه نیز نمی توان تاثیر برخی عوامل را بررسی نمود. به علاوه برخی عوامل با ابزار ناکارآمد تجربی که مورد استفاده امروز جوامع علمی است، غیر ممکن می باشد. بنابراین تنها اعتقاد به خالقی حکیم و یکتا می‌تواند انسان را در مسیر شناخت این عوامل قرار داده و راه های کسب سلامتی حقیقی را بنمایاند.

ذکر خدا به همراه تفکر و تعقل در فرامین الهی،  بهترین سپر در برابر بسیاری از بیماری هاست زیرا کسی که بدنبال هوی و هوس خود برود و از یاد خدا غافل شود، به راه خطا و افراط رفته و با عمل نکردن به احکام الهی که احکام مربوط به بهداشت و سلامت نیز بخش قابل توجهی از آن را دارد، زمینه بسیاری از مشکلات روحی و جسمی را برای خود مهیا می نماید.

در مرحله ای بالاتر، با توجه به اینکه حیات انسان حیاتی ابدی است که تنها بخشی از آن در این دنیا سپری می شود و از این رو سلامت انسان در همه مراحل حیات چه دنیوی و چه اخروی باید تامین باشد، گزینش بین دستورات الهی که پیامبران برای انسان به ارمغان آورده اند و هم اکنون نیز پاره هایی از آنها در جوامع بشری و سیستم های بهداشتی-درمانی اجرا می شود، نمی تواند وجوه متنوع و گسترده سلامت انسانی را تحت پوشش خود قرار دهد، بلکه باید تسلیم بی چون و چرای این اوامر بود و به آنها ایمان قلبی داشت.

از آنجایی که خدا به هیچ کس ظلم نمی کند، اتفاقات و بیماری ها را باید از دریچه بلا و حکمت دید و به قدرت بی منتهای او باید توجه داشت.

اگر انسان عبد باشد مورد رحمت الهی قرار می گیرد و از علم خاص او نصیبی می گیرد.

بحث و نتیجه گیری

همانطور که اشاره شد، خداوند انسان را بر پایه توحید خلق کرده و این اساس و شالوده انسانی است. بنابراین توحید شکل دهنده و جهت دهنده همه حرکت ها و مسیرهای زندگی است. سلامتی هم که یکی از اصول زندگی بشری است، از این قاعده مستثنی نبوده و بطور قطع با بینش انسان نسبت به خود و جهان اطرافش رابطه ای تنگاتنگ دارد.

در مطالعات بسیاری رابطه دین (و نه معنویت ) با سلامت مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن نیز به نفع حضور دین و تاثیر مثبت دین مداری در زندگی اشخاص بوده است. اما در اکثر این پژوهش ها نتوانسته اند عوامل مداخله کننده ای که در زندگی اشخاص و جوامع وجود دارد را به درستی کنترل کنند. از طرفی به ریشه این معنویت یعنی توحیدی یا غیر توحیدی بودن آن کمتر پرداخته شده است. در حالیکه این مسئله در قرآن مورد تاکید قرار گرفته و راه رستگاری را اعتقاد به خدای واحد عنوان کرده است.

با توجه به این نکته که از نظر اسلام حیات انسان منحصر به حیات دنیوی نبوده و این بخش تنها بخش کوچکی از حیات آدمی را به خود اختصاص می دهد و بر اساس آموزه های بزرگان دین، سلامتی انسان باید دنیا و آخرت انسان را پوشش دهد و سبب عافیت هر دو دنیای انسان گردد. سلامتی باید همچون لباسی پوشاننده فرد باشد. انسان را بی نیاز کند. انسان باید همیشه به یادداشته باشد که از خود هیچ نداشته است و سلامتی از جانب خدای رحمن و رحیم به انسان اعطا شده است. زیرا عوامل بسیار متعددی در برقراری سلامتی و یا مخدوش نمودن آن نقش دارند که جز با لطف حق این نعمت میسر نخواهد بود. از طرفی توکل به خدای متعال نیروی محرکه ایست که خود می تواند تضمین کننده سلامتی می باشد.

با این نگرش، حتی اگر کسی از سلامتی کامل جسمانی برخوردار نباشد و یا گاهی بیماری به سراغ او آید، لزوما از دایره انسان سالم بیرون نرفته است؛ چرا که به فرموده قرآن، بسیاری از بیماری ها مایه ابتلا و آزمایش انسان است و در واقع قدرت صبر و مقاومت آدمی را که یکی از ابعاد مهم سلامت روان اوست، محک می زند.

در نهایت با مطالعه آیات الهی این نکته مشخص می گردد که، مسایل مربوط به سلامت و بهداشت در طیف وسیعی از احکام اسلامی وجو ددارد: احکام اقتصادی، احکام عبادی مانند نماز و روزه، احکام اجتماعی، احکام فردی، و…… که همگی ابعادی از زندگی فردی و اجتماعی انسان هستند، به نحوی با این مسئله ارتباط داشته و از آن تاثیر می گیرد. بنابراین اسلام به عنوان کاملترین دین توحیدی، می تواند بهترین و کاملترین برنامه را برای سلامت و تکامل انسان ارائه نماید.

فهرست منابع:

۱- سید علی اکبر حسینی شحنه، رضیه مروی، آموزه های قرآن و سلامت روانی و زیستی انسان، ارائه شده در همایش کشوری قرآن و طب – دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد- اردیبهشت ۱۳۸۸

۲- شهلا آکوچیان، مقایسه اجمالی نگرش اسلام نسبت به انسان با رویکرد شناخت درمانی، حوزه و دانشگاه سال هشتم، شماره ۳۱ ۱۳۸۱، ص۷۱-۸۱

۳- طوبی کمالیان، مناسک و رفتارهای دینی و نقش آن در بهداشت روان، ارائه شده در همایش کشوری قرآن و طب، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد- اردیبهشت ۱۳۸۸، ص۵۴۹

۴- احمدرضا متالهی، مهدی برهان، علی افتخاری، حمیده زارع،  نگاه تطبیقی به فطرت انسان، ارائه شده در همایش کشوری قرآن و طب – دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد- اردیبهشت ۱۳۸۸، ص۴۹۵

۵- نسرین فروزنده، مرضیه فروزنده، سمیه درخشنده، کبری نوریان، شیوه های ارتقاء و حفظ سلامت روانی از دیدگاه قرآن کریم،  ارائه شده در همایش کشوری قرآن و طب – دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد- اردیبهشت ۱۳۸۸، ۵۷۰ص

۶- دین وسلامت روان – پدیدآورنده: سوده سادات تقوی

۷- امان‏اللّه‏ خلجی موحد، مذهب و روان‏شناسی، تهران: نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸، ص ۴۱

۸- روش های مقابله با تنیدگی از منظر قرآن و حدیث، فصلنامه تخصصی علوم اسلامی سفیر، سال چهارم، شماره چهاردهم، تابستان ۱۳۸۹

۹- اکبر عباسی، دین و سلامت روان، حدیث زندگی، شماره ۹، بهمن و اسفند ۱۳۸۱

 

منبع:  انجمن تحقیقات طب سنتی ایران

 


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید

پنج × سه =