ورزش (ریاضت) در طب سنتی
ورزش یا همان حرکت و سکون: از اجزای سته ضروریه (اصول ششگانه حفظ سلامتی):
ابن سینا سه جزء سته ضروریه را مهم تر از بقیه اجزای حفظ الصحه میداند:
۱ـ ریاضت یا ورزش ۲ـ تغذیه ۳ـ تدبیر خواب
در ابتدای کتاب های طب ایرانی، از حرکت و سکون به عنوان یک مقوله فلسفی صحبت شده است. حرکت یعنی خروج ماده از غیرفعال بودن (قوه) به فعل است، مثل انرژی پتانسیل به جنبشی که مقصود، حرکت کلی بدن از جایی به جایی یا حرکت اجزای بدن و جوارح میباشد. و آرامش و سکون یعنی بقای ماده در حالت قوه و در حالت خودش.
در بحث حرکت و سکون، ورزش مطرح میشود که جزء حرکت است. ابن سینا میگوید: ورزش حرکت ارادی است و شعور در آن به کار رفته (که در مقابل حرکت جبری میباشد)؛ همچنین در ورزش، تنفس عظیم (عمیق) و متواتر صورت می گیرد. در برخی کارهای روزمره مانند ورزش، حرکات عضلانی داریم، اما چون با اراده و تمرکز انجام نمیشوند پس تأثیر مناسبی ندارند. درواقع اراده و تمرکز در ورزش، حرارت غریزی و قوا را متوجه عضو میکند و تأثیر مطلوب را میگذارد. یا مثلاً در برخی حرفهها مثل آهنگری حرکت در آنها زیاد است ولی چون قصد و اراده در آن نیست پس ورزش خالص و ریاضت نمیباشد.
حرکت دو عمل را انجام میدهد:
- حرارت غریزی بدن را تقویت میکند (حرارت غریزی بر روی آنچه وارد بدن میشود تأثیر میگذارد و به خاطر این تأثیرگذاری دچار ضعف و ناتوانی از تحلیل فضولات بدن میگردد).
- همچنین حرکت باعث تسخین (گرمی) در بدن میگردد.
سکون و آرامش، بدن را از رنج و تعب استراحت میدهد. اگر حرکتی دائمی و مستمر باشد و بین آن فاصلهای به نام سکون نباشد موجب افنای رطوبت های اصلی بدن و تحلیل آنها میگردد، با افنای رطوبت های اصلی، حرارت غریزی هم دچار تباهی میشود.
ابن سینا میگوید: خواب شبیهترین چیز به سکون است و بیداری شبیهترین به حرکت. پس خواصی که برای خواب گفته می شود، برای سکون و آرامش هم وجود دارد. خواب قوای طبیعی را تقویت میکند؛ پس سکون هم باعث تقویت هضم غذا میشود، ولی حرکت به خاطر جابجا کردن غذا در معده باعث میشود هضم به خوبی انجام نگیرد. البته حرکت پیش از تناول غذا قوه هاضمه را تقویت میکند چون حرکت گرمی بخش است و موجب تقویت حرارت غریزی می شود.
راه رفتن یا حرکت بعد از غذا خوردن، موجب می شود غذا از بخش فوقانی معده به بخش تحتانی آن برود؛ چرا که قوه هاضمه در آنجا نیرومندتر است. بنابراین ورزش بعد از غذا خوب بوده ولی بعد از آن نیاز به سکون وجود دارد.
شیخ میگوید: کسی که موفق به ریاضت شود (یعنی ورزش معتدل و متناسب در وقت خود)، بینیاز از هر نوع درمان میشود. وقت مناسب برای ورزش مثلاً در تابستان اول روز که هوا خنک است و در زمستان آخر روز بهتر است یا وسط روز اگر با غذا همراه نباشد و در بهار هم نزدیک ظهر خوب است.
بنابراین فرد، درصورتی که تدبیرهای دیگر را هم رعایت نماید و در کنار آن ورزش متناسب را هم انجام دهد از علاجهای دیگر بینیاز میشود. (یعنی از مداوا و درمانی که بیماریهای مادی یا سوء مزاج خلطی اقتضا میکند).
ریاضت، بهترین وسیله ای است که از اجتماع مبادی امتلا جلوگیری میکند و نمیگذارد که از ابتدا امتلا به وجود بیاید. چرا که ورزش نیاز به دارو را رفع میکند و نمیگذارد چیزی در بدن انباشته شود. بدین صورت که ورزش حرارت لطیفی در بدن ایجاد میکند و موجب دفع اخلاط و یا عدم تجمع آنها در بدن می شود. همچنین بر روی رباطها و اعصاب هم اثر تقویت کنندگی دارد و با تحلیل رطوبتهای «مرضی» عضوها باعث تقویت و استحکام رباطها و مفاصل و اوتار میشود.
هنگام امتلا معده و نیز خالی بودن معده ورزش مضر است، یعنی نه پر و نه گرسنه. بین ورزش باید فاصلههای استراحت باشد و هر کس به حسب تحمل خودش باید ورزش کند. ورزشی مفید است که تعریق بدهد. البته در صفراوی ها که خشکی عمومی بدن دارند، ورزش باید خیلی ملایم و معتدل انجام شود، مثلاً شنا کردن که هم مرطوب است و هم تعریق کمتری ایجاد میکند.
بلغمیها با ورزش کردن به پایه دمویها می رسند و عضلانی میشوند چون فرد دموی عضلانی است و بلغمیها با ورزش به آن پایه میرسند ولی با ترک ورزش دچار لختی، شلی و سستی میشوند. (علائم بلغمی سستی و شلی است).
در روایتی آمده است: خیر ما تداویتم به المشئ: بهترین چیزی که با آن مداوا میشوید پیاده روی است. در روایتی دیگر: دواء المره المشئ. (المره = صفراوی و سوداوی غیرطبیعی). در این افراد میگوییم که راه بروند و جرعه جرعه آب گرم بخورند تا مسهل بهتر اثر کند.
در کتاب قانون در بحث ریاضت، ورزش به پنج نوع شدید، زیاد، کم، سریع، آهسته (بطئ) دسته بندی می شود.
انواع ورزش ها:
کشتی، مشتزنی، دویدن، پیادهروی، تیراندازی (بخاطر فشار بر کتف)، پریدن و گرفتن چیزی و آویزان شدن (بارفیکس)، لیلی کردن، نرمش، بازی با توپ، قایقسواری، اسبسواری، کجاوهسواری، گوسالهسواری که انتهای حرکت آنها به فرد منتقل میشود.
ورزش های میدانی مثل چوگان بازی، تاب خوردن و سریره (ننو) که برای افرادی که در دوره نقاهت به سر میبرند و در ناراحتی های اعصاب و کسانی که خوابشان کم است و بچهها توصیه میشود. تاب خوردن ماده را برای کنده شدن آماده میکند که بعد از آن به فرد دارو داده میشود.
قایقسواری در آب شور برای افراد بلغمی مناسب است چون آب شور خشک کننده و مجفف است. نیزهپرانی و تیراندازی، در نقرس و بیماری های کلیوی توصیه می شود.
ورزش بهترین و قوی ترین سبب در تحلیل مواد و مانع تجمع آنها در بدن می شود. با ایجاد تسخین (گرمی) و در نتیجه تبخیر، مواد زاید از طریق تعریق از بدن دفع میگردد.
پیادهروی آهسته، باعث تحریک تمام اعضا بدن شده و برای دوره نقاهت نافع است به سبب تحلیل بردن بقایای بیماری.
هر عضوی نیاز به ورزش مخصوص به خود دارد که درواقع با آن ورزش تقویت میشود و اگر بر آن ورزش عادت کرده و مداومت نماید، مفید است. مثلاً برای تقویت حنجره ورزشی که توصیه می شود آواز خواندن (شروع با صدای آهسته و رساندن به صدای بلند)، قرائت و بلند صحبت کردن میباشد. پس هر قوهای در بدن دارای ورزشی است مثلاً به گفته ابن سینا ورزش حافظه، ممارست در حفظ کردن است.
دلک: در کنار ریاضت و ورزش بحث دیگری داریم به نام دلک که همان ماساژ است. دلک را به دو دسته تقسیم میکنیم:
دلک استعدادی: قبل از ورزش، با ماساژ اعضا بدن را آماده میکنند. این دلک باعث میشود روزنههای پوستی باز شود و به این ترتیب اعضا، برای دفع فضولات استعداد پیدا میکنند و حرارت غریزی بعد از ورزش بهتر عمل میکند.
دلک استردادی: به دلک پس از اتمام ورزش گفته می شود که موجب آرامش عضلات می شود. به آن دلک مسکن هم میگویند، زیرا از خستگی که در اثر ورزش به وجود آمده یا خستگی ریاضی جلوگیری میکند و باقیمانده فضولات هم توسط این دلک دفع می شود.این ماساژ باید با روغنی انجام شود که منافذ پوست (مسام) را ببندد؛ چرا که اگر روزنهها باز بماند تحلیل بعدی مواد مضر خواهد بود.
*نکته ای در مورد حمام: حمام خوب حمامی است که سه بخش داشته باشد: بخش هوای معتدل، بخش هوای خشک و بخش رطوبی (طوری که از سقفش آب بچکد). آبزنهایی که در حمامهای قدیم استفاده میشده معادل وان های امروزی هستند. در فردی که بلغمش زیاد است سونا برایش خوب است.
منبع: انجمن تحقیقات طب سنتی ایران